کامو و کرونا
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۱۳۵۱۷
ایسنا/اصفهان او (آلبر کامو) به یادمان میآوَرَد که رنج، بیهیچ نقشهی قبلی حادث میشود و این مهرآمیزترین چیزیست که میشود دربارهی رنج گفت.
آلبر کامو در ژانویهی ۱۹۴۱ دست به کارِ داستانی شد دربارهی ویروسی که بیمحابا از حیوان به انسان گسترش مییابد و در نهایت نیمی از جمعیتِ شهری عادی را نابود میکند؛ شهری ساحلی در الجزایر به نام اُران.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با آغازِ کتاب، حالتی غریب حکمفرماست که طبیعی مینمایَد. اهالی شهر به مالاندوزی و زندگی بیخاصیتشان مشغولاند. پس از آن است که در امتدادِ داستانی هیجانانگیز، وحشت از راه میرسد. یک خرموشِ مُرده سرِ راهِ دکتر ریو سبز میشود. بعد، یکی دیگر و یکی دیگر. اُران خیلی زود به یک بیماریِ همهگیر دچار میشود و از شهروندی به شهروندی دیگر سرایت میکند و این وحشت است که در خیابانها جولان میدهد.
کامو برای نوشتن کتاب توجهاش را معطوف میکند به تاریخچهی طاعونزدگیها (بلایا). مطالعاتی میکند دربارهی مرگ سیاهی که به تقریب پنجاه میلیون نفر را در اروپای قرن چهاردهم کُشت، دربارهی طاعونی که در سال ۱۶۳۰ در ایتالیا اتفاق افتاد و دویستوهشتادهزار نفر را در سرزمین لُمباردو و ناحیهی وِنِتو کُشت، دربارهی طاعون بزرگ لندن در سال ۱۶۶۵ و همچنین طاعونهایی که شهرهایی را در ناحیهی ساحلی شرق چین در قرون هیجدهم و نوزدهم ویران کرد.
کامو نه میخواست که به شکل خاص دربارهی یک طاعون بنویسد و نه همانگونه که اینجا و آنجا بیان میشود محدود بود به بازنمودی استعاری از فرانسهی تحتِ اشغال نازیها. او شیفتهی درونمایهی رماناش شد زیرا که باور داشت رویدادهای تاریخیِ واقعی که آنها را بلایا مینامیم، فقط از جنبهی پیششرطی جهانی مرکز توجه و مصادیقِ نمایشیِ یک قانون همیشگی هستند: این قانون که ما انسانها موجودات آسیبپذیری هستیم که به شکل اتفاقی در هر زمانی، با یک ویروس، یک رویداد یا ارتکابات همنوعانمان از بین میرویم.
مردمان اُران نمیتوانند چنین چیزی را بپذیرند. حتی وقتی یکچهارمِ شهر دارند میمیرند، به خیال خودشان دلیلی ندارد که اتفاق مرگ برای آنها هم بیفتد. آنان مردمانی مدرن هستند دارای تلفن، هواپیما و روزنامه. یقیناً قرار نیست مثل مفلوکان قرن هفدهمِ لندن یا قرن هیجدهمِ کانتون بمیرند.
یکی از آدمهای داستان میگوید: «محال است که طاعون باشد، همه میدانند که شرِ طاعون از جهان غرب کنده شده است.» بله همه آن را میدانستند. و کامو میگوید: «بله همه به جز مُردگان!»
از منظرِ کامو، وقتی مرگ فرا میرسد، هیچ پیشرفتِ تاریخی رخ نمیدهد، هیچ گریزی از ناپایداریمان نداریم. زنده بودن یک امر ضروری بوده و خواهد بود؛ به راستی که یک «شرط بنیادین» گریزناپذیر است.
طاعون یا جز آن همیشه هست، همچنان که بوده و اینجا مرادمان از طاعون این است که مستعد مرگی ناگهانی هستیم، حادثهای که سبب میشود زندگیمان به آنی از معنا تهی شود.
این همان چیزیست که مد نظر کامو بود وقتی از پوچیِ زیستن حرف میزد. بازشناسیِ این پوچی نباید ما را ناامید کند. بلکه باید منجر به یک شیوهی رستگاری با حُزن و شادی و زلالیِ جان و باعث تغییر رویهی ما از قضاوت کردن و درس اخلاق دادن به سمت شادمانی و حقشناسی بشود.
رمان طاعون تلاش نمیکند تا ما را دچار وحشت سازد، زیرا وحشت واکنشیست به شرایط خطرناک اما کوتاهمدت تا اینکه سرانجام راهی بجوییم به امنیت. اما در آن فضا هرگز راه به امنیت نمیبریم و به همین دلیل است که از دیدگاه کامو، باید همنوعان لعنتی خود را دوست بداریم و بدون اینکه امیدوار یا ناامید باشیم کاری کنیم تا رنج و درد را دوا کنیم. زندگی محل گذر است، محل اتراق کردن برای همیشه نیست.
در اوج همهگیری بیماری، وقتی هر هفته پانصد نفر میمیرند، کشیش کاتولیک موعظه میکند و توضیح میدهد که طاعون عذاب الهی برای فساد روی زمین است. اما دکتر ریو که مرگ یک کودک را دیده است، بهتر میداند: رنج و درد، تصادفی توزیع میشود، فاقد درک و کاملاً پوچ است و این مهرآمیزترین چیزیست که میشود دربارهاش گفت.
دکتر بیوقفه تلاش میکند تا رنج آدمهای اطرافش را کاهش دهد. اما او قهرمان نیست. دکتر ریو میگوید: این همه دخلی به قهرمانیگری ندارد. شاید مسخره به نظر برسد ولی تنها راه مبارزه با طاعون بزرگواری است. شخصیت دیگر داستان میپرسد: بزرگواری چیست؟ دکتر در پاسخ میگوید: «سر به کارِ خویش.»
سرانجام، بیش از یک سال میگذرد و طاعون فروکش میکند. مردمان شهر جشن میگیرند. رنج به پایان رسیده است. روال به شکل عادی برمیگردد. کامو مینویسد که اما دکتر ریو میدانست که سرگذشتی اینچنین داستان یک پیروزی حتمی نیست. آن فقط میتوانست ثبت آن چیزی باشد که باید انجام میشد و، به یقین، آنچه دوباره در مقابله با ترسی همگانی انجام خواهد شد. نویسنده اینگونه ادامه میدهد که طاعون هرگز نمیمیرد، طاعون صبورانه در اتاق خوابهامان، دخمههامان، چمدانهامان، دستمالهای جیبمان و کاغذ پارهمان منتظر میمانَد تا اینکه دوباره خرموشهایش از لانه به در آیند و آنها را بفرستد تا در شهری خشنود بمیرند.حکامو در همین زمانهای که داریم در آن به سر میبریم با ما حرف میزند، نه به این دلیل که یک پیشگویِ جادویی بود تا به ما بگوید آنچه را که بهترین واگیرشناسان نمیتوانستند، بلکه به این دلیل که او به درستی ذات بشر را میسنجد. ما همچنان نمیدانیم ولی او میدانست که «همه این طاعون را در درون خویش دارند، زیرا هیچکسی در جهان، هیچکسی، ایمن نیست.»
ترجمۀ یادداشتی از آلن دوباتن به قلم عقیل قیومی، منتقد سینما و روزنامهنگار
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری آلبرکامو طاعون کروناویروس درباره ی دکتر ریو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۱۳۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شایعترین عوامل ایجاد سنگ کیسه صفرا
کیسه صفرا عضوی در بخش تحتانی کبد است که صفرای ترشح شده از کبد در آن تجمع یافته و هنگام نیاز از طریق مجرای صفراوی مشترک (CBD) به روده باریک ریخته میشود.
به گزارش ایسنا، سنگ های صفراوی رسوبات سخت شده مایع گوارشی به نام صفرا در کیسه صفرا هستند. همچنین اندازه آنها از کوچکی به اندازه یک دانه شن تا بزرگی به اندازه یک توپ گلف متغیر است.
دکتر «ایروینگ خورخه»، جراح عمومی مایو کلینیک در این باره میگوید: افرادی که درد و سایر علایم ناشی از سنگهای صفراوی را تجربه میکنند معمولاً نیاز به جراحی برداشتن کیسه صفرا دارند.
به گفته این متخصص، در این مواقع ممکن است درد شدید و ناگهانی در شکم یا کمردرد را تجربه کنید و حتی ممکن است حالت تهوع یا استفراغ داشته باشید.
دکتر خورخه میگوید: به طور معمول، علایم درد مرتبط با کیسه صفرا، درد همراه با وعدههای غذایی است و معمولاً بعد از خوردن وعدههای غذایی چرب رخ میدهد.
او می گوید دلایل متعددی وجود دارد که کیسه صفرا شما می تواند سنگ کیسه صفرا ایجاد کند. شایع ترین علت آن چیزی است که می خورید. رژیم غذایی سرشار از فیبر و کلسترول و چربی کم، خطر ابتلا را کاهش می دهد.
سنگ های صفراوی به دلیل عدم تعادل در ترکیب شیمیایی صفرا در داخل کیسه صفرا ایجاد می شوند. بنابراین، کلسترول صفرا بیش از حد بالا می رود و کلسترول اضافی به سنگ تبدیل می شود. اگر فردی اضافه وزن و دیابت داشته باشد و زیاد چربی مصرف کند، در معرض خطر بیشتری قرار دارد. در صورت مشاهده علایمی مانند درد مکرر در ناحیه شکم، اسیدیته شدن بیش از حد، حالت تهوع، استفراغ و ... به پزشک مراجعه کنید زیرا تاخیر در تشخیص می تواند منجر به عوارض دیگری شود.
دکتر خورخه می گوید: بومیان آمریکایی و جمعیت اسپانیایی تبار و همینطور زنان در خطر بیشتری برای ابتلا به سنگ کیسه صفرا هستند. همچنین با افزایش سن، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سنگ کیسه صفرا هستیم.
این متخصص اظهار کرد: وقتی سنگ کیسه صفرا داشته باشید، آنها خود به خود از بین نمی روند و درمان توصیه شده، جراحی برای برداشتن کیسه صفرا است.
به گزارش نشریه تخصصی «مدیکال اکسپرس»، دکتر خورخه می گوید: این عضوی از بدن است که مردم می توانند بدون آن زندگی کنند و هیچ عواقب طولانی مدتی ناشی از برداشتن آن نداشته باشند.
انتهای پیام